‍‍ ‍ نقش آب و محیط زیست درمناقشه کازرون

‍‍ ‍ نقش آب و محیط زیست درمناقشه کازرون

ابوذر احمدی
اقتصاد استان فارس به شدت متکی به کشاورزی و آب است. از طرفی بدلیل برداشت های بی مهابا از سفره های زیرزمینی، بیشترین رکورد فرونشست زمین نیز به نام فارس ثبت شده است. شانزده دریاچه با غنای زیستی بی نظیرشان مقابل چشمان ناظران بتدریج خشک شده،  بی آنکه مسئولان و متولیان امر درد و رنج آن را لمس و احساس کنند.
کشاورزی غیر مسئولانه و بهره کشی افراطی از آب و زمین، کار را به جایی رسانده که نه تنها شلتوک کاری ها، بلکه ادامه نگهداری باغات چندساله مرکبات هم سخت شده است.
توسعه نامتوازن و اتخاذ سیاست های نادرست در زمینه مدیریت آب منجر به زوال اکوسیستم ارزشمند #ارژن_وپریشان و به مخاطره افتادن معیشت جوامع انسانی و حیات وحش حاشیه تالاب شده است.
نگارنده قصد ندارد همه معضلات اجتماعی را به جنگ آب ربط دهد اما تبعات موارد برشمرده همزمان با افزایش جمعیت و تغییرات اقلیمی، ساکنان و بهره برداران را بیش از پیش نگران و بر احساس ناشی از تبعیض وبی عدالتی که مردم این مناطق از آن گله دارند دامن زده که در اندیشه
خواستار تقسیمات جدید و استقرار فرمانداری شده اند.تبعیض در تقسیم اعتبارات و توزیع ناعادلانه ثروت، میوه کال این درخت تنومند است که ریشه در آمایش غلط سرزمین دارد و منجر به تشدیداختلافات منطقه ای در شهرستان کازرون شده است. آنچه رخ می دهد اگر جنگ آب نباشد قطعا یک "چالش اکولوژیک" هست؛ نوعی نزاع برای بقا که با محدود شدن منابع طبیعی به سرعت در حال وقوع است.
اینکه اهالی کوهمره و چنارشاهیجان معتقدند ایجاد شهرستان  "کوه چنار" به دلیل ردیف مستقل بودجه موجب آبادانی و توسعه بیشتر این منطقه خواهد شد، به معنی از دست رفتن رونق فضاهای کسب و کار است که کنش مستقیم با آب ومحیط زیست دارد. به معنی رکود کشت و کار است که یک علت آن نبود زیرساخت هایی چون سد، راه، نابودی منابع آب و انرژی، تخریب جنگل و مرتع و درنتیجه تهدید معیشت است.
از طرفی مردم کازرون بر این باورند جدایی قائمیه (چنارشاهیجان) و کوهمره نودان از کازرون به معنای محدودیت بیشتر منابع طبیعی و محیط زیست است لذا اصرار دارند نمادهای هویتی و طبیعی کازرون ازجمله اثر باستانی بیشابور، امام‌زاده سیدحسین، انارستان، منطقه حفاظت شده دشت‌برم تنگ‌چوگان در حوزه استحفاظی کازرون باقی بماند!
اگرچه نقش بحران آب و محیط زیست با آنچه در جنگ آب مناطق چهارمحال، اصفهان و خراسان و.. رخ داده یکسان نیست؛ اما بطور قطع یک دهه خشکسالی متمادی بر تعارضات اجتماعی کازرون (و سایر مناطق تحت تنش) نقش سینرژیک و فزاینده ایفا میکند.
اینک کازرون پایتخت ساسانیان پریشان تر از قبل، ارژن و پریشانش را از دست داده؛ رودهای شاپور، جره و بالاده، چشمه های ساسان و سراب اردشیر نفس های آخر را میکشند.
میدان فعلی شهدا که محل درگیری های اخیر کازرون بود در گذشته نه چندان دور در میان مردم کازرون به عنوان چشمه خیرات شناخته میشده از سمت شرق کازرون بوسیله قنات وارد شهر می شده و محل اجتماع مردم و نیز تامین آب بوده است.
همچنین امامزاده سیدحسین، از سراب اردشیر و چندین چشمه آبش، جز چند حوضچه و جوی آب چیزی نمانده است.
به نظر میرسد بر گوری گریه میکنیم که مرده ای در آن نیست! با اینهمه سوگواری، فارس همچنان با 40 هزار هکتار شالی سومین تولید‌کننده برنج کشور است؛ حقابه باغات پایین دست پایمال و بر پیکره منابع فسیلی آب تازیانه می زنیم.
چالش اکولوژیک  کازرون/مصادیق و شواهد
این ادعا که اختلافات و تحرکات اجتماعی اخیر کازرون یک چالش اکولوژیک با نقش محوری آب و محیط زیست است تاکنون بطور جدی مورد توجه رسانه ها واقع نشده است. اما بررسی چندماهه نگارنده، توام با مصاحبه صاحب نظران منطقه ای و ملی، اجماع و شواهد تازه ای را در این زمینه بدست می دهد که در ادامه به چند نمونه اشاره می شود.
 
1پیش از آنکه حسین رضا زاده بر کرسی مجلس نشیند، شورای نخبگان منطقه جره و بالاده خواستار ارائه عملکرد و برنامه نمایندگان ادوار مجلس و نامزدها شد. دغدغه ها همه مرتبط با آب و محیط زیست بود! از جمله:
-برای آبادانی و اشتغال منطقه جره و بالاده چه اقداماتی شده/جبران خسارات ناشی از یک دهه خشکسالی/کمبود آب، بستن سرآب رودخانه جره، حفر چاه های غیرمجاز/نابودی کامل دریاچه و پوشش گیاهی منطقه و احیاء مجدد/ سرنوشت افتتاح سد جره و بالاده پس از پانزده سال. و در نهایت این فعالان اجتماعی با قیاس تلاشها در احیا دریاچه ارومیه نتیجه گیری شد شاهد اقدامات موثر نمایندگان فارس برای نجات پریشان نبوده اند.
  دکتر ناصر کرمی، اقلیم شناس و استاد دانشگاه برگن نروژ:
"ایران یک جغرافیای کاذب دارد. در آینده با اقتصاد ورشکسته ی کشاورزی و بحرانی تر شدن مساله آب، فرصت های سکونت و معیشت محدودتر خواهد شد"
دکتر محسن رنانی، دانشگاه اصفهان:
با حکمرانی ناکارامد آب، تعادل زیستی سه هزار ساله ایران طی سه دهه به فنا رفته است.
دهقانی مدیرعامل شرکت آب منطقه ای فارس:
"آب یک کالای سیاسی نیست. دیگر نمی توان با قول و وعده تامین آب کشاورزی وارد عرصه انتخابات شد. تداوم برداشت بی رویه و خشکسالی های ممتد، فارس را در آستانه یک فاجعه اقلیمی قرار داده است"
  درويش مديركل سابق آموزش و مشاركت مردمي سازمان محيط زيست:
"در كازرون توسعه مناسب با توانمندي اكولوژيك منطقه طراحي نشده. نمي‌توان منكر تاثير بي‌بديل درياچه‌ها و تالاب‌ها بر كيفيت زندگي انسان‌ها شد اما، در سال‌هاي اخير ناباورانه بر اين تاثير چشم پوشيده و فعاليت علمي و مستمري براي حفظ ميراث طبيعي کشور انجام نشده است"
بهرام پارسایی، نماینده شیراز در مجلس:
 "عامل اصلی ناآرامی‌های کازرون همان اعتراضاتی است که در بخش‌های دیگر جامعه هم می‌بینیم و شاهدیم که مردم نسبت به وضعیت معیشتی و اقتصادی و همچنین اوضاع اشتغال اعتراض دارند و به نظر می‌رسد مردم سعی می‌کنند با اتکا به این بهانه‌ها صدای خود را به گوش مسئولان برسانند."
عزت‌الله رئیسی اردکانی، استاد دانشگاه شیراز و پدر علم هیدروژئولوژی ایران:
"استان فارس جزء سه استان نخست کشور است که دچار بحران آب شده چون بیش از اندازه از آب تجدیدپذیر، از آب بارندگی و از سهمیه‌ای که سالانه خدادادی استفاده می‌کنیم در نتیجه این استفاده زیاد حجم آبی که هزاران سال ذخیره شده بود، مصرف و در اغلب آبخوان‌ها تمام شده و ما دچار بحران شدیم."
مژگان جمشیدی روزنامه ایران:
"طبق جدیدترین بررسی‌های سازمان زمین شناسی کشور، استان فارس با نشست سالانه 56 سانتیمتر، حتی نیومکزیکو را هم از صدر بیشترین فرونشست‌ها در جهان کنار زده و نام خود را به جای آن به ثبت رسانده است!
نخستین فروچاله نیز بیش از ۱۵ سال پیش در دشت‌ارژن ایجاد شد اما در دوسال اخیر تعداد فروچاله‌ها زیادتر شده است."
 طهمورث یوسفی مدیرمرکز زمین شناسی و اکتشافات معدنی جنوب کشور:
"خشکی دشت ارژن و فروچاله‌هایی که در آن ایجاد شد موجبات خشک شدن دریاچه پریشان را فراهم کرد؛ دشت ارژن یکی از مناطق تامین آب این دریاچه است و به دلیل وجود حفره‌های آهکی و شکاف ها تغذیه دشت ارژن عملا امکان‌پذیر نیست. برداشت بی رویه آب برای کشاورزی و حفر چاه‌های غیرمجاز در منطقه کازرون یکی از دلایل اصلی خشک شدن دریاچه پریشان است."
سخن آخر و چند پیشنهاد
1-یگانه راه برون رفت از وضعیت موجود کشور که در سایه فقر امکانات، بی آبی و سوء مديريت، آژیر نسل کشی و فاجعه انسانی را به صدا درآورده، مقابله همه جانبه با اختاپوس فساد است؛ فساد به هر شکلی و در هر آن کجا که باشد. خواه این فساد در زمینخواری و کوهخواری و بودجه خواری سودجویان باشد؛ خواه در برداشت و انتقال غیرمجاز آب، خواه در نظام بانکداری ربوی که رقیب و سد راه تولید است، خواه در نظام اداری که مانع شایسته گزینی و نظارت پاکدستانه بر بهره برداران شده؛ هرچه که باشد باید توسط نهادهای ذیربط به کمک مردم شجاعانه در مقابل آن قد علم کرد و ایستاد.
 2-در شرایط تهدید اقلیمی، بیلان منفی دشت ها، تزریق ناهمگون بودجه و ناپایداری زیست بوم، به آنها در حفظ منابع طبیعی و گونه های نادر گیاهی و جانوری کمک کنیم؛ قدری به جذب نیرو و بهبود وضعیت رفاهی محیط بانان و ماموران گشت آب بیاندیشیم.
3-به جای تکثیر ژن های خوب و ویژه خواری! اعطای وام های کم بهره، تسهیل صادرات تولیدات بومی، به سمن ها اعتماد کنیم و از کارآفرینان و شرکت های دانش بنیان و تعاونی های تولیدی حمایت و به درون زایی اقتصاد یاری رسانیم.
4-به جای صادرات آب مجازی (تولید و صادرات محصولات پرمصرف آبی) و فشار مضاعف بر تن رنجور زمین، به پشتیبانی از صنایع کوچک، مشاغل خانگی، تولید گیاهان دارویی در مراتع، دانه های روغنی کم آب بر، توسعه سیستم های چند کشتی در گلخانه همت گماریم.
به امید پاسداشت بیشتر آب و خاک وطن و بازگشت طبیعت ایران چهارفصل.

ارسال دیدگاه